موسیقی عشق

گدای عشق تو از هشت خلد مستغنیست __________________ اسیر عشق تو از هر دو عالم آزاد است

موسیقی عشق

گدای عشق تو از هشت خلد مستغنیست __________________ اسیر عشق تو از هر دو عالم آزاد است

عشقی به نام موسیقی به زندگیم وارد شد که به من معنای دیگری بخشید. در شگفتم که عشق ورزیدن به سر چشمه تمام عشق ها چه معنایی به انسان می بخشد...
(تمامی عشق ها
پله هایی برای رسیدن به آن عشق لایتناهی هستند)

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

هارون الرشید

 

شبی هارون الرشید کتابی می خواند.
و در آن کتاب شاعری چنین می گفت:
کجایند پادشاهان پیشین؟
کجایند شهریاران و امیرانی که جهان را در پنجۀ تصرف خود داشتند؟
آنها همه به دیار نیستی رفتند؛
با آن همه شکوه و جلال،
با آن همه زرق و برق.
آنها به جایی رفتند که تو نیز خواهی رفت.
ای کسی که دنیای فانی و زیب و زیور و نعمتهای آن را
همچون بهرۀ خود از حیات برگزیده ای،
هرچه دنیا تو را می بخشد و هرچه وام می دهد بستان،
اما بدان که نقطۀ پایان همه این نعمتها مرگ است.
هارون الرشید سر فرو افکند
و اشک چشمانش صفحۀ کتاب را مرطوب کرد.

هنری وادزوُرث لانگ فِلو


"Haroun Al Raschid"

One day, Haroun Al Raschid read
A book wherein the poet said
Where are the kings, and where the rest
?Of those who once the world possessed 
They’re gone with all their pomp and show
.They’re gone the way that thou shalt go
O thou who choosest for thy share
The world, and what the world calls fair
Take all that it can give or lend
But know that death is at the end
Haroun Al Raschid bowed his head
.Tears fell upon the page he read

Henry Wadsworth Longfellow


* هارون الرشید
بزرگترین و معروفترین خلیفۀ عباسی،
به سبب مصاحبت با بزرگان و دانشمندان زمان،
به خوبی در می یافت:
راستی و درستیِ سخنان آن شاعر را، 
چنانکه اشک از چشمانش جاری می شد.
اما آه از حُبّ جاه !
آه از حجاب غفلت !

برگرفته از کتاب " در قلمرو زرّین "
ترجمه و توضیحات: حسین الهی قمشه ای



  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

خارج از فقه!!!

دو صد آفرین به بچه های تیم فوتبال ایران که هم آبروی جهانی بدست آوردند و هم دل مردم ایران را که عاشق فوتبالند شاد و خرسند کردند.

بازی جانانه ای ارایه کردند که تیم قدری مثل آرژانتین را که چهار٬ پنج ستاره سرشناس و یک فوق ستاره چون مسی را دارد کلافه و متوقف کرده بودند .

اگر آن پنالتی اول را داور گرفته بود به یقین نتیجه غیر از این میشد. ضمن اینکه خطای پنالتی دومی هم که روی قوچان نژاد اتفاق افتاد که دفاع با خطا او را به زمین انداخت و نگذاشت شوت او به ثمر برسد.

بچه های ما چندین بار دروازه نام آوران فوتبال جهان را جدا به خطر انداختند.

از آقای کی روش سرمربی محترم هم باید ممنون بود که تیم منسجم و خوبی پرورش داده است.

به یقین بچه های ما با این بازی های جانانه می توانند بوسنی را ببرند.

مشتاقانه در انتظار بازی بچه ها و موفقیتهایشان هستم

 

 

درود به همه تان

محمدرضا شجریان

  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

نقطه آغاز353je71n3qso1wul541f.jpg

و باز هم مرگ

و باز هم رسیدن به نقطه آغاز...

آغازی که ظاهری خاموش، و باطنی پر شور و غوغاست...

مرگی که شاید سرآغاز شروعی دوباره باشد، برای آنان که دوست داشتن، صفا، صمیمیت

و در مخلص کلام عشق را می فهمند...

سلام و درود خدا به روح آن استاد بی نظیر.

 

  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

«سکوت»tqsg6oy11rupwdp2qkm.jpg

نیاز نیست که ایمان خود را فریاد کنم


این درختان (که با هزار زبان) گنگ و خاموشند،


و این خاک پر گل و ریحان، 


که گوشهای دراز علف را هر سو پهن کرده است،


خود از هر خطیبی گویاترند.


این ستارگان، با فروغ بی پایان،


همه لب فرو بسته اند،


و تپه ها و دشتها دم فرو برده اند،


اما همه بی زبان از خدا سخن می گویند.

 



چارلز هنسن تاون

  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

« در ستایش موسیقی»
 

دم می دهی تو گَرمْ و دمِ سرد می کشی
خالی است اندرونِ تو از بند، لاجرم
خالی کنندۀ دل و جانِ مشوّشی
نقشی کنی به صورتِ معشوقِ هر کسی
هرچند امّی ای تو، به معنی منقّشی
ای صورتِ حقایقِ کل، در چه پرده ای؟
سر برزن از میانۀ نی چون شکَروَشی

تعبیر «صورت حقایق کل» از موسیقی، بسیار بدیع و شگفت و در عین حال عین حقیقت است. موسیقی از نهاد کلی جهان سخن می گوید؛ صورتی است از هرآنچه در آن گنج مخفیِ نخستین وجود دارد. غربیان نیز موسیقی را ریاضیاتِ دل خوانده اند و آن را صورتِ مجرد همۀ پدیده ها دانسته اند.

نُه چشم گشته ای تو و ده گوش گشته جان
در دم به شش جهت، که تو دمساز هر ششی
آتش فتاد در نی و عالم گرفت دود
زیرا ندای عشق ز نی، هست آتشی
بنواز سرّ لیلی و مجنون ز عشق خویش
دل را چه لذّتی تو و جان را چه مفرشی
بویی است در دمِ تو ز تبریز لاجرم
بس دل که می ربایی از حسن و از کشی
«مولانا»

از نیِ مولانا داستانها گفته اند و تعبیرها و تفسیرهای لطیف عرفانی و فلسفی برآن نوشته اند. کوتاه سخن این است که «نی» خود مولاناست که فرمود:
از وجود خود چو نی گشتم تهی
نیست از غیرِ خدایم آگهی
چونکه من، من نیستم این دم زهوست
پیش این دم، هر که دم زد کافر اوست

و به بیان دیگر، مولانا سخنِ خود را الهام و فیضِ الهی معرفی کرده و گفته است:

گر نبودی با لبش نی را سمر
نی جهان را پُر نکردی از شکر

برگرفته از کتاب "گنجینه آشنا - 365 روز در صحبت شاعران پارسی گو"
به قلم حسین الهی قمشه ای
نقاشی اثر میرزا فرخ بیک قرن دهم هجری

  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

خیام، دانشمندی که شاعر بود!

ma7685571

بر چشم تو عالم ار چه می آرایند
مگرای بدان که عاقلان نگرایند
بسیار چو تو روند و بسیار آیند
بربای نصیب خویش کت بربایند

حکیم عمر خیام نیشابوری، دانشمندی است که او را آن چنان که باید و شاید نمی شناسیم. زندگی حکیم پر از ابهام است و بسیاری از زوایای شخصیتی او از نظرمان پنهان است.
خیام در اردیبهشت ماه سال ۴۲۷ هجری شمسی در نیشابور به دنیا آمد. نیشابور در آن زمان مهد فرهنگ و دانش بود؛ به طوری که از کتاب خانه هایش با شگفتی یاد می کنند. بسیاری از شاعران، حکیمان و دانشمندان را می شناسیم که نیشابوری بوده اند. خیام از همان دوران جوانی، نبوغ و استعدادش را نشان داد. او در جوانی پدرش را از دست داد و ناگزیر به ترک تحصیل شد و برای امرار معاش به سمرقند مهاجرت کرد. در آن جا با حمایت ابوطاهرعبدالرحمان بن احمد که از اشخاص مهم در سمرقند(قاضی القضات) بود به کسب علم ادامه داد. او ارزش بالای علم و دانش خیام را دریافته بود. خیام در همان زمان جوانی دو کتاب نوشت که یکی از آن ها کتاب معروف جبر و مقابله بود که به زبان عربی به یادگار مانده است. در همان دوران، سلجوقیان در ایران به قدرت می رسند و می گویند سلطان ملک شاه سلجوقی با تدبیر وزیر ایرانی خود، خواجه نظام الملک، خیام را به همراه عده ی دیگری از دانشمندان بنام به اصفهان دعوت می کند و در آن جا رصدخانه ای می سازد و خیام به کاری مشغول می شود که اعتقادی به آن نداشت و آن کار ستاره خوانی بود.
اغلب مردم خیام را با رباعیاتش می شناسند و ایرانیان او را شاعر می دانند. چنان که مردم دنیا او را به همراه هومر، دانته، گوته و شکسپیر از پنج شاعر بزرگ تاریخ جهان می شناسند.
جالب این جاست که خیام را تمام مردم دنیا، ایرانی می دانند و او معروف ترین ایرانی دنیاست. بسیاری از اندیشمندان او را علاوه بر شاعر، ریاضیدان، منجم، موسیقیدان، حکیم، فیزیکدان، فیلسوف، شیمی دان و هواشناس می دانند. حال این پرسش مطرح می شود که مگر می شود یک انسان به تنهایی این همه دانش را با هم داشته باشد؟
شخصیت خیام پر از تضاد و تناقض است. از طرفی کتاب ها و تألیف هایی که از او به ما رسیده، بسیار اندک و ناقص است و داستان هایی که از او نقل شده با مبالغه ی زیادی همراه است و در بسیاری نیز نسبت های غیرواقعی و دروغین به او داده اند. اما با همین اطلاعاتی که امروزه در دست ماست؛ می توان پذیرفت که خیام نابغه ای بوده که جلوتر از زمان خود حرکت می کرده و اگر زودتر از این ها شناخته می شد، بسیاری از مسایل حل نشده و بنیادی، سریع تر حل می شد و حداقل می توانستیم بسیاری از پیشرفت های امروزی را از آن ایرانیان بدانیم و خود را شریک تمدن عصر حاضر و عصر اطلاعات بدانیم. در مجموع ما خیام را توسط رباعیاتش شناخته ایم و به جنبه ها و ابعاد دیگر او توجه چندانی نکرده ایم.

اجرام که ساکنان این ایوانند
اسباب تردد خردمندانند
هان تا سررشته ی خرد گم نکنی
کانان که مدبرند، سرگردانند

  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

آخرین دل نوشته

رهایی

رها شو... رها شو، در این غربت چه می خواهی؟

در این مرداب تن سوزی، تو از دنیا چه می خواهی؟

***

رها شو... رها شو که پرواز است تن شستن

گرت پرواز آموزی تو در دنیا نمی مانی

***

اگر نیست آموزش پرواز، تو را یک دم تنها نیست

بجو ای دل، تمنا کن، که این پرواز حاصل کن

***

خدایا ماندن دنیا به جز پرواز حاصل نیست

پر پرواز ده بر من، بر این عاشق مدارا کن

***

بجویید همرهان با من، که چاره نیست جز پرواز

کسی را بال کن با خود، کشد با خود تو را در اوج

***

تو در اوج میابی تمام ثروت هستی

تو را در اوج می خواهد مَلَک، ای کوکب هستی

***

بیا و دل بشور از من ،بیا با من، بیا با من

که عشق در همان اوج است، بیا با من، بیا با من

  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

بدون شرحاز حاج آقای دولابی(ره) می‌پرسیدند که به ما دستور العمل بدهید، ایشان می‌فرمود که دستورالعمل نمی‌خواهد فقط «بروید و راضی باشید!» چون مردم معمولاً رضایت را کم دارند. همان کارهای خوبی که انجام می‌دهیم و مراقبتی که در ترک معصیت انجام می‌دهیم اگر با چاشنیِ «رضایت» همراه باشد، به ما کمک خواهد کرد با این دو بال بالاخره از زمین جدا شویم و پرواز را آغاز کنیم.

صبر کردن در ناملایمات هم خودش مبارزه با هوای نفس است. گاهی اوقات همین‌که آدم در مقابل سختی‌ها و ناملایمات در دل خودش نِق نمی‌زند مبارزه با هوای نفس محسوب می‌شود. گاهی اوقات انسان مشکل دارد ولی باز هم پیش خودش و خدای خودش لبخند می‌زند و این هم مبارزه با هوای نفس محسوب می‌شود و رضایت خدا را به دنبال دارد. چون خدا می‌داند که بنده‌اش چقدر دارد رنج و سختی می‌کشد ولی علی‌رغم این‌ رنج‌ها باز هم به رضای خدا راضی است و شکر می‌کند.
  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

  • ابوذر مهدوی نیا
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

زندگی و احوال خواجه حافظ شیرازی شاعر بزرگ قرن هشتم

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی شاعر بزرگ سده هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. او در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد و بخش عمده زندگی خود را در همین شهر سپری کرد.
حافظ از مهم‌ترین شاعران تاثیرگذار بر سخنوران پس از خود شناخته می‌شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.
حافظ موضوعات مختلفی را دستمایه شعر خود قرار داده است. نقد کج‌روی‌های اخلاقی اجتماع، به سخره گرفتن تعصب، ریا و جزم‌اندیشی و توصیه به عشق، رضا و تساهل و مدارا از مضمون‌های رایج در اشعار حافظ به شمار می‌رود.
این شاعر بزرگ ایرانی در سال ۷۹۲ یا ا۷۹ در شهر شیراز بدرود حیات گفت.       

 

برای شنیدن این سخنرانیکلیک کنید


  • ابوذر مهدوی نیا