موسیقی عشق

ای خداوند!
به علمای ما مسئولیت
و به عوام ما علم
و به مومنان ما روشنایی
و به روشنفکران ما ایمان
و به متعصبین ما فهم
و به فهمیدگان ما غیرت
و به زنان ما شعور
و به مردان ما شرف
و به پیران ما آگاهی
و به جوانان ما اصالت
و به اساتید ما عقیده
و به دانشجویان ما نیز عقیده
و به خفتگان ما بیداری
و به دینداران ما دین
و به نویسندگان ما تعهد
و به هنرمندان ما درد
و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف
و به نومیدان ما امید
و به ضعیفان ما نیرو
و به محافظه کاران ما گشتاخی
و به نشستگان ما قیام
و به راکدان ما تکان
و به مردگان ما حیات
و به کوران ما نگاه
و به خاموشان ما فریاد
و به مسلمانان ما قرآن
و به شیعیان ما علی(ع)
و به فرقه های ما وحدت
و به حسودان ما شفا
و به خودبینان ما انصاف
و به فحاشان ما ادب
و به مجاهدان ما صبر
و به مردم ما خودآگاهی
و به همه ملت ما همت، تصمیم و استعداد فداکاری
و شایستگی نجات و عزت ببخش...

موسیقی عشق

موسیقی رمضان

 

فرازی از دعای امام سجاد در شروع ماه مبارک رمضان

 

و سپاس خدای را که از جمله آن راه ها، ماه خود ماه رمضان را قرار داد، ماه روزه،ماه اسلام،ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام که قرآن را در آن نازل کرد، برای هدایت مردم، و بودن نشانه هایی روشن از هدایت و مشخص شدن حق از باطل، و بدین جهت برتری آن ماه را بر سایر ماه ها بر پایه احترامات فراوان، و فضیلت های آشکار روشن نمود، سپس آنچه را در زمان های دیگر حلال بود حرام کرد. و برای اکرام آن خوراکی ها و آشامیدنی ها را منع نمود. و برای آن زمان معینی قرار داد که حضرتش اجازه نمی دهد از آن پیش افتد. و نمی پذیرد در آن پس افتد. سپس یکی از شب هایش را بر شب های هزار ماه فضیلت و بندگی داد. و آن را شب قدر نامید. که در آن شب فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان برای هر امری نازل می گردند. و آن شب سلامتی و برکت پیوسته است تا سپیده دم بر هر کس از بندگانش که بخواهد به جهت قضایش که لازم الاجرا دانسته است.

 

,

موسیقی عشق

می دانی چارلی چاپلین چه می گوید؟چارلی چاپلین می گوید آموخته ام که با پول می شود

 

خانه خرید ولی آشیانه نه،
رختخواب خرید ولی خواب نه،
ساعت خرید ولی زمان نه،
می توان مقام خرید ولی احترام نه،

می توان کتاب خرید ولی دانش نه،

دارو خرید ولی سلامتی نه،

خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ،


می توان قلب خرید، ولی عشق را نه
آموخته ام که... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید:تو مرا شاد کردی


آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت


آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد

آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند

آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم


آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد
آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم


آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد

,

موسیقی عشق

نامه چارلی چاپلین به دخترش

نصیحت یک اسطوره به تنها دخترش سرشار از نکته‌های هشداردهنده است، به انسان‌ها خصوصاً درباب زندگی و زیستن شرافتمندانه اگرچه از نوشتن این نامه سال‌های بسیار می‌گذرد ولی تاکنون غبار زمان نتوانسته است تأثیر قلم شیوای چاپلین را بی‌اثر سازد. چارلی چاپلین هنرمند بزرگ سینما، سینماگری که در آثارش به انسان ارج نهاد و فساد و تباهی را با طنز گزنده‌اش به باد انتقاد گرفت آن هنگام که دخترش در پاریس به کار آموختن هنر اشتغال داشت نامه‌ای بدو نوشت که در حیطه ادبیات یکی از با ارزش‌ترین نوشته‌هاست. نوشته سرشار از نکته‌های هشداردهنده است، به انسان عموماً به دختران و زنان و خصوصاً در باب زندگی و زیستن شرافتمندانه.

"جرالدین دخترم، از تو دورم، ولی یک لحظه تصویر تو از دیدگانم دور نمی‌شود اما تو کجائی؟ در پاریس صحنه تئاتر پرشکوه شانزلیزه ... این را می‌دانم و چنان است که گویی در این سکوت شبانگاهی آهنگ قدم‌هایئ را می‌شنوم، شنیده‌ام نقش تو در این نمایش پرشکوه، نقش آن دختر زیبای حاکمی است که اسیر خان تاتار شده است.جرالدین، در نقش ستاره باش، بدرخش اما اگر فریاد تحسین‌آمیز تماشاگران و عطر مستی‌آور گل‌هایی که برایت فرستاده‌اند، تو را فرصت هوشیاری داد، بنشین و نامه‌ام را بخوان، من پدر تو هستم. امروز نوبت توست که هنرنمایی کنی و به اوج افتخار برسی، امروز نوبت توست که صدای کف‌زدن‌های تماشاگران گاهی تو را به آسمان‌ها ببرد. به آسمان‌ها برو ولی گاهی هم روی زمین بیا و زندگی مردم را تماشا کن، زندگی آنان را تماشا کن، زندگی آنان که گرسنه‌اند درحالیکه پاهایشان از بینوایی می‌لرزد و هنرنمایی می‌کنند، من خود یکی از ایشان بودم.جرالدین دخترم تو مرا درست نمی‌شناسی ، در آن شب‌های بس دور، با تو قصه‌ها بسیار گفتم اما غصه‌های خود را هرگز نگفتم که آن هم داستانی شنیدنی است ، داستان آن دلقک گرسنه که در پست‌ترین صحنه‌های لندن آواز می‌خواند و صدقه می‌گیرد. این داستان من است، من طعم گرسنگی را چشیده‌ام، من درد نابسامانی را چشیده‌ام و از اینها بالاتر، رنج حقارت آن دلقک دوره گرد که اقیانوسی از غرور در دلش موج می‌زند، اما سکه صدقه آن رهگذر غرورش را خرد نمی‌کند را نیز احساس کرده‌ام، با این همه زنده‌ام و از زندگان پیش از آنکه بمیرند حرفی نباید زد. داستان من به کار نمی‌آید از تو حرف بزنم به دنبال نام تو، نام من استچاپلین.جرالدین دخترم، دنیایی که تو در آن زندگی می‌کنی، دنیای هنرپیشگی و موسیقی است نیمه شب آن هنگام که از سالن پرشکوه تئاتر بیرون می‌آیی، آن ستایشگران ثروتمند را فراموش کن ولی حال آن راننده تاکسی را که تو را به منزل می‌رساند بپرس، حال زنش را بپرس و اگر آبستن بود و پولی برای خرید لباس بچه نداشت. مبلغی پنهانی در جیبش بگذار به نماینده خود در پاریس دستور داده‌ام فقط وجه این نوع خرج‌های تو را بی ‍‍چون و چرا بپردازد اما برای خرج‌های دیگرت باید برای او صورت حساب بفرستی.جرالدین، گاه و بیگاه با مترو و اتوبوس شهر را بگرد. مردم را نگاه کن. زنان بیوه، کودکان یتیم را بشناس، دست کم روزی یکبار بگو: من هم از آنها هستم. تو واقعاً یکی از آنها هستی، نه بیشتر...هنر قبل از آنکه دو بال برای پرواز به انسان بدهد اغلب دو پای او را می‌شکند...وقتی به مرحله‌ای رسیدی که خود را برتر از تماشاگران خویش بدانی همان لحظه تئاتر را ترک کن و با تاکسی خود را به حومه پاریس برسان. من آنجا را خوب می‌شناسم، آنجا بازیگرانی همانند خویش را خواهی دید که از قرن‌ها پیش زیباتر از تو، چالاکتر از تو و مغرورتر از تو هنرنمایی می‌کنند اما در آنجا از نور خیره کننده نورافکن‌های تئاتر شانزلیزه خبری نیست . نورافکن کولی‌ها تنها نور ماه است. نگاه کن آیا بهتر از تو هنرنمایی نمی‌کنند؟ اعتراف کن.

دخترم ، همیشه کسی هست که بهتر از تو هنرنمائی کند و این را بدان که هرگز در خانواده چارلی‌ چاپلین کسی آنقدر گستاخ نبوده است که یک کالسکه ران با یک گدای کنار رود سن یا کولی هنرمند حومه پاریس را ناسزائی بگوید.دخترم، جرالدین چکی سفید برای تو فرستادم که هر چه دلت می‌خواهد بگیری و خرج کنی ولی هر وقت خواستی دو فرانک خرج کنی با خود بگو، سومین فرانک از آن من نیست، شاید این مال یک مرد فقیر گمنام باشد که امشب به فرانک احتیاج دارد، جستجو لازم نیست ، این نیازمندان گمنام را اگر بخواهی همه جا خواهی یافت اگر از پول و سکه برای تو حرف می‌زنم برای آن است که از نیروی فریب وافسون پول، این فرزند شیطان، خوب آگاهم من زمانی دراز در سیرک زیسته‌ام و همیشه و هر لحظه برای بندبازانی که بر روی ریسمانی بس نازک و لرزنده نگران بوده‌ام اما دخترم، این حقیقت را بگویم که مردم بر روی زمین استوار و گسترده بیشتر از بندبازان ریسمان نااستوار سقوط می‌کنند.

دخترم جرالدین، پدرت با تو حرف می‌زند، شاید شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان ترا فریب دهد، آن شب است که این الماس، آن ریسمان نااستوار زیر پای تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است.روزی که چهره زیبای یک اشراف‌زاده‌ای بی بندوبار ترا بفریبد، آن روز است که بندبازی ناشی خواهی بود، بندبازان ناشی همیشه سقوط می‌کنند. از این رو دل به زر و زبور مبند؛ بزرگترین الماس این جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه می‌درخشد اما اگر روزی دل به مردی آفتاب‌گونه بستی، با او یکدل باش و به راستی او را دوست بدار و معنی این را، وظیفه خود در قبال این موضوع بدان. به مادرت گفته‌ام که در این خصوص برای تو نامه‌ای بنویسد، او بهتر از من معنی عشق را می‌داند، او برای تعریف عشق که معنی آن یکدلی است شایسته‌تر از من است.

دخترم ،هیچکس و هیچ چیز دیگر را در این جهان نمی‌توان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند برهنگی بیماری عصر ماست.

دخترم جرالدین، برای تو حرف بسیار دارم ولی یه موقع دیگر می‌گذارم و با این آخرین پیام، نامه را پایان می‌بخشم.انسان باش، پاکدل و یکدل، زیرا که گرسنه بودن، صدقه گرفتن و در فقر مردن هزار بار قابل تحمل‌تر از پست و بی‌عاطفه بودن است.

 

,,

موسیقی عشق

غزل شماره 2صـلاح کار کـجا و مـن خراب کـجا

بـبین تـفاوت ره کز کجاست تا به کجا

                     ***   

دلـم ز صومعه بگرفت و خرقـه سالوس

کـجاسـت دیر مغان و شراب ناب کجا

                    ***

چـه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را

سـماع وعـظ کـجا نغمـه رباب کجا

 

                     ***

ز روی دوست دل دشمـنان چـه دریابد

چراغ مرده کـجا شمـع آفـتاب کـجا

                     ***

چو کحل بینش ما خاک آستان شماست

کـجا رویم بـفرما از این جـناب کـجا

                   ***

مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است

کـجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا

                   ***

بـشد کـه یاد خوشش باد روزگار وصال

خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا

                    ***

قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست

قرار چیسـت صبوری کدام و خواب کـجا

 

 

 

 

,,

موسیقی عشق

شهید چمران : وصیت من درباره عشق و حیات وظیفه است

"... به خاطر عشق است که فداکاری می کنم. به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنائی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است که دنیا را زیبا می بینم و زیبائی را می پرستم. به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم.

عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام.  عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند، مرا از خودخواهی و خودبینی می رهاند، دنیای دیگری حس می کنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است

برای مرگ آماده شده ام و این امری است طبیعی، که مدتهاست با آن آشنام. ولی برای اولین بار وصیت می کنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم که از عالم و ما فیها بریده ام. همه چیز را ترک گفته ام. علائق را زیر پا گذاشته ام. قید و بندها را پاره کرده ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم ..."

 زندگى حماسه‏ آفرین و پرفراز و نشیب دکتر مصطفى چمران از مقاطعى بسیار گوناگون و حساس شکل گرفته است، شرایط خاص هر مقطع کاملاً قابل دقت است، زمانى در دوران مبارزات ملى‏ شدن صنعت نفت و پس از آن در دوران اختناق بعد از کودتاى 38 مرداد، سالیانى چند در آمریکا، سپس در مصر و بعد از آن دوران حماسه ‏ساز لبنان، در کنار مرزهاى اسرائیل و پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در وطن و میهن اسلامى خود در مسئولیت‏ها و مأموریت‏هاى مختلف، عمر پرجوش و تحرک و انسان ‏ساز خود را سپرى ساخت.

این مقاطع با هم بسیار متفاوتند، ولى آن چه که همه این ادوار را به هم ارتباط مى‏بخشد، خط فکرى او، اعتقاد خالصانه و شیدایى او براى تکامل روح انسانى و اوج ‏گرفتن از این دنیاى خاکى و وصول به معشوق و لقاى حق بوده است. او لحظه‏ اى آرام نداشته است، خود را وقف خدمت به خلق و جهاد در راه خدا نموده و از هیچ کس و هیچ چیز جز خداى تعالى انتظار و ترس و باکى نداشت. سراپا عشق بود، محبت بود، شور بود، تلاش خالصانه بود، مبارزه بود، خودسازى بود، انسان‏ سازى بود،

سازمان‏دهى بود، درد و غم و رنج بود، تنهایى و پرواز بود، فریاد بود و بالأخره شهادت بود.

خدایا ترا شکر می کنم که به من نعمت " توکل " و " رضا" عطا کردی، و در سخت ترین طوفانها و خطرناکترین گردابها، آنچنان به من اطمینان و آرامش دادی که با سرنوشت و همه پستی ها و بلندیهایش آشتی کردم و به آنچه تو بر من مقدر کرده ای رضا دادم.

خدایا در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در کویر تنهایی انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت ناامیدی، دست مرا گرفتی و کمک کردی... که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه پیش بینی نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی، و در میان ابرهای ابهام و در مسیری تاریک مجهور و وحشتناک مرا هدایت کردی

موسیقی عشق

غزل شماره 1الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

 

                             ***

 

به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید

ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها             

 

                             ***

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

                             ***

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

                             ***

 شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها

                             ***

همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر

 نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

                             ***

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

,,

موسیقی عشق

چاوشی و شجریان پیشتاز جوایز مردمی/ درخواست از رییس‌جمهوری که موسیقی را دوست دارد

اولین جشن سالانه موسیقی ما با معرفی برترین های موسیقی در حوزه های سنتی و پاپ یکشنبه 9 تیرماه در تالار وحدت با حضور تعدادی از بزرگان موسیقی ایران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این مراسم که اجرای آن برعهده احسان علیخانی بود بهترین قطعه موسیقی سنتی در سال 91 در دو بخش کارشناسی و مردمی معرفی شد.

در این بخش قطعه موسیقایی "رودابه و زال" با خوانندگی همایون شجریان به عنوان قطعه منتخب دو شاخه کارشناسی و مردمی معرفی شد که این خواننده جوایز خود را در حضور محمد سریر، محمد علی بهمنی و مجید درخشانی دریافت کرد.

محمد سریر رییس هیات مدیره خانه موسیقی در مراسم اهدای جوایز این بخش گفت: در روزهایی که مشغول رفت و آمد به مراسم تشییع پیکر و یادبود تعدادی از بزرگان موسیقی ایران هستیم برگزاری این جشن ها برای ما اتفاق بسیار خوشایندی است که امیدوارم استمرار پیدا کند.

وی ادامه داد: در همه جای دنیا برای اینکه مردم سرزمین‌های مختلف در شادی به سر برند مراسم زیادی را طراحی می کنند که روحیه نشاط و شادابی به مردم آن جامعه تزریق شود و من بسیار خوشحالم که این بار در کنار اهالی موسیقی در جشنی حضور دارم که این بار برای من غم‌انگیز نیست.

همایون شجریان هم بعد از دریافت تندیس طلایی بهترین قطعه موسیقی سنتی گفت: سپاسگزار همه کسانی هستم که در این مراسم به من رای دادند و این افتخار من است که کار من هم مورد کارشناسان و هم مورد پذیرش مردم قرار گرفته است. امیدوارم این کار توانسته باشد با احساسات زیبای شما مردم نازنین ارتباط برقرار کند.

وی ادامه داد: آغاز چنین حرکتی با همت بخش خصوصی خیلی دور از ذهن بود اما دوستان من در "موسیقی ما" این را به حقیقت رساندند و من اطمینان دارم برگزاری مستمر چنین رویدادهایی در موسیقی باعث ایجاد انگیزه های بیشتر در بین اهالی موسیقی خواهد شد.

ترس‌های آریا عظیمی‌نژاد از مراسم اهدای جوایز

در بخش بهترین قطعه موسیقی تلفیقی و سایر ژانرها نیز قطعه "عزای عالم" به آهنگسازی آریا عظیمی‌نژاد به عنوان قطعه برتر شاخه کارشناسی و قطعات گروه "دیوار" به عنوان اثر برتر شاخه مردمی جشن سالانه موسیقی ما انتخاب شدند.

آریا عظیمی‌نژاد بعد از دریافت جایزه این بخش گفت: من همیشه وقتی در رویدادهای سینمایی کاندید یا موفق به دریافت جایزه ای می شدم همیشه این ترس را داشتم که مبادا با دریافت جوایز من را منصوب به یک جریان و حزب خاصی کنند اما این بار خوشحالم که کارشناسان موسیقی کار من را پسندیدند و به آن رای دادند.

پویا نیک‌پور هم به نمایندگی از گروه دیوار خاطرنشان کرد: به نظر من دریافت جایزه در اولین جشن موسیقی ما افتخار بزرگی است که امشب نصیب گروه دیوار شد و از همه کسانی که در این مدت پشتیبان گروه دیوار بودند و باعث شدند امروز به این جایزه دست پیدا کنیم تشکر می‌کنم.

بهترین قطعه موسیقی پاپ سال 91 چگونه معرفی شد

بر اساس این گزارش در این بخش قطعه "من و بارون" بابک جهانبخش به عنوان قطعه برتر شاخه کارشناسی و قطعه "غلط کردم غلط" محسن چاوشی به عنوان قطعه برتر بخش مردمی انتخاب شد.

بابک جهانبخش بعد از دریافت جایزه این بخش، از همسر، مدیر برنامه و دست اندرکاران آلبوم خود تشکر کرد.

محسن چاووشی هم که در این مراسم حضور نداشت با ارائه متنی به تهیه کننده آلبوم خود خاطرنشان کرد: خوشحالم از اینکه جایزه‌ام را از مردم می گیرم چراکه این شما مردم هستید که در کوچه و خیابان به من لبخند می زنید. من تا اخر عمر ایستاده ام و با عشق به شما هموطنانم باقی خواهم ماند.

آرزویی که در لحظه محقق شد

بخش دیگری از مراسم جشن سالانه موسیقی ما به تقدیر از عبدالوهاب شهیدی پیشکسوت و نوازنده صاحب‌نام موسیقی ایران اختصاص داشت که ضمن نمایش کلیپی از این هنرمند در حضور صادق طباطبایی، جواد مجابی و علی هاشمی از وی تقدیر به عمل آمد.

علی هاشمی از دوستان نزدیک استاد شهیدی در این مراسم گفت: عبدالوهاب شهیدی یکی از قدیمی ترین دوستان من است که به پاک سرشتی او همواره به خود بالیده ام. او در 50 سال فعالیتی که در عرصه موسیقی داشت کارهای ارزشمندی کرد که هرگاه به یاد آنها می افتم اشک از چشمانم جاری می شود.

وی ادامه داد: پاکدامنی و درست زندگی کردن استاد شهیدی به حدی بود که یادم می آید محمدرضا شجریان در جایی می گفت وی و عبدالوهاب شهیدی در زمانی که برای رادیو کار می کردند روزه می گرفتند و این چیز کمی نبود که بخواهیم اینطور راحت از آن عبور کنیم. بنابراین من به حضور دوست شریفی چون عبدالوهاب شهیدی افتخار می کنم و آرزو می کردم ای کاش برنامه طوری چیده می شد که هنرمند جوانی چون همایون شجریان لوح تقدیر را به استاد شهیدی تقدیم می کرد.

بعد از صحبتهای هاشمی، احسان علیخانی هم از همایون شجریان خواست تا با آمدن روی صحنه لوح سپاس و تندیس طلایی موسیقی ما را به استاد شهیدی تقدیم کند که این اقدام با استقبال قابل توجه تماشاگران مواجه شد.

عبدالوهاب شهیدی هم بعد از دریافت لوح سپاس خود خطاب به تماشاگران گفت: بی نهایت از همه شما سپاسگزارم. امیدوارم این برنامه پا بر جا بماند که هنرمندان موسیقی لااقل سالی یک دفعه یکدیگر را ببینند.

اجرای تحسین برانگیز قربانی بعد از معرفی بهترین نوازندگان سال 91

به گزارش خبرنگار مهر، در بخش معرفی بهترین نوازندگان سال 91 در شاخه کارشناسی فیروز ویسانلو، نوازندگان گروه دیوار، سهراب پورناظری، میثم مروستی و رضا تاجبخش به عنوان بهترین نوازندگان و در شاخه مردمی فیروز ویسانلو، پیام طونی و هومن نامداری به عنوان نفرات برگزیده جوایز خود را از کیوان ساکت، عین الله کیوان شکوه، میلاد کیایی و ابراهیم حقیقی دریافت کردند.

همچنین در بخش بهترین طراحی جلد آلبوم، شهرزاد داور طراح جلد آلبوم "خاطرات مبهم" رضا یزدانی در بخش کارشناسی، و بسطامی طراح جلد آلبوم "من خود آن سیزدهم" محسن چاووشی در بخش مردمی به عنوان نفرات برگزیده معرفی شدند.

بعد از اتمام اهدای جوایز این بخش علیرضا قربانی خواننده موسیقی ایرانی کشورمان دو قطعه "رسوای زمانه" و "ارغوان" را با همراهی ارکستر چند نفره سازهای زهی اجرا کرد که این بخش با استقبال قابل توجه تماشاگران مواجه شد.

قربانی قبل از اجرای برنامه خود با گرامیداشت یاد و خاطره استاد زنده یاد همایون خرم گفت: این قطعات به مناسبت سالروز تولد یکی از بهترین آهنگسازان موسیقی ایرانی تقدیم شما می شود و با اینکه اجرا در حضور هنرمندان عرصه موسیقی برای من بسیار دشوار است اما خوشحالم که این فرصت پیش آمده و ما می توانیم یاد و خاطره استاد همایون خرم را همچنان زنده نگه داریم.

محمد اصفهانی جای کدام هنرمند را خالی کرد

در بخش معرفی بهترین تیتراژهای موسیقی هم محمد اصفهانی با قطعه "یه تیکه زمین" به عنوان خواننده برگزیده شاخه کارشناسی و فرزاد فرزین و محسن چاووشی خوانندگان قطعه "واسه مردمت بجنگ" که در حضور فردین خلعتبری و فریدون خشنود به عنوان نفرات برگزیده شاخه مردمی معرفی شدند.

محمد اصفهانی بعد ازدریافت جایزه خود گفت: امروز بسیار خوشحالم که در حضور همایون شجریان که به حق گرانقدری را از پدرش وام گرفته از استاد عبدالوهاب شهیدی تقدیر شد. اما امروز چقدر جای خالی استاد حسین خواجه امیری(ایرج) در این مراسم خالی است که امیدوارم هرجا هستند تندرست و سلامت باشند و باز تشکر می‌کنم از روزبه بمانی و علیرضا کهن دیری که امشب با افتخار جایزه ام را به آنها تقدیم می کنم.

کاش ظاهر و باطن ما یکی بود

در بخش بهترین تنظیم‌کننده موسیقی پاپ و تلفیقی هم سیروان خسروی در دو شاخه کارشناسی و مردمی جایزه خود را دریافت کرد.

وی در این مراسم با تقدیر از تمامی هوادارانش که موجب پیشرفت وی در عرصه موسیقی شدند خاطرنشان کرد: امیدوارم مثل امروز که در ظاهر همدیگر را دوست داریم در باطن هم این چنین یکدیگرر ا دوست داشته باشیم.

برای رییس جمهوری که موسیقی را دوست دارد

براساس گزارش مهر، سهراب پورناظری نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی هم دراین مراسم به همراه گروه خود قطعاتی را اجرا کرد.

وی قبل از آغاز برنامه خود خطاب به حاضران در مراسم گفت: بسیار خوشحالم که هنرمندان موسیقی سنتی و پاپ برای اولین بار زیر یک سقف با مهربانی و صمیمیت کنار یکدیگر حضور دارند اما حالا که همه ما دور هم جمع شده ایم که شاهد برگزاری یک جشن در عرصه موسیقی با حمایت بخش خصوصی باشیم لازم است بعد از پیروزی که در این چند مدت بعد از انتخابات و فضای خوبی که پیش آمده نکاتی را به عنوان یک نوازنده جوان اما پیروزی و شکست‌چشیده موسیقی را به شما بگویم.

پورناظری ادامه داد: بالاخره بعد از مدت‌ها ما انرژی گرفتیم. اما متاسفانه هنوز چیزی به عنوان موسیقی حرفه‌ای نداریم. هنوز بعد از گذشت سال‌ها مارکتینگ و سالن خوبی در عرصه موسیقی نداریم و موسیقی مثل همیشه اولین هنری بوده که به آن ضربه وارد شده و نتوانسته به جایگاه مورد نظر خود دست پیدا کند چرا که رسیدن به این جایگاه بدون حمایت دولت به هیچ عنوان میسر نیست.

این نوازنده تصریح کرد: من سفرهای زیادی را برای اجرای برنامه به کشورهای مختلف داشته‌ام و در این کشورها دیده‌ام که دولت برای معرفی فرهنگ خود از طریق موسیقی چه یارانه‌ها و چه تلاشها و حمایت هایی را از موسیقی انجام می دهد اما متاسفانه در کشور ما هنوز چنین چیزی محقق نشده و نتوانستیم موسیقی ایرانی را درست به جهان معرفی کنیم.

پورناظری افزود: این حرف‌ها حرف‌های نسلی است که رفته رفته به سمت پیشکسوت شدن می رود اما متاسفانه هنوز نتوانسته معرف خوبی با تمام تلاش های برای موسیقی ایرانی باشد. پس از شما می خواهم این بار دست به دست هم دهیم و مطالبات به حق خود را پیگیری کنیم. وقتی رییس جمهور منتخب در فیلم انتخاباتی خود و مناظره‌ها از علاقه خود به موسیقی و شجریان حرف می زند پس این حق ماست که این بار مطالبات خود را پیگیری کنیم و در این چهار سال نهایت تلاش خود را انجام دهیم تا موسیقی ایرانی را به دنیا معرفی کنیم.

تجلیل از شوالیه آواز ایران با چاشنی گلایه از شرایط دولتی موسیقی

در ادامه مراسم و بعد از اجرای قطعه موسیقایی سهراب پورناظری و تعدادی دیگر از نوازندگان از مقام هنری شهرام ناظری و کیخسرو پورناظری نیز با اهدای تندیس طلایی و لوح، در حضور سید محمد بهشتی و جواد مجابی تقدیر به عمل آمد.

شهرام ناظری گفت: خیلی خوشحالم که این برنامه اولین برنامه ای است که فرم آزاردهنده برنامه های دولتی را ندارد و این قدم مثبتی است که امیدوارم در سالهای بعد نیز ادامه داشته باشد چرا که می تواند باعث شادی و ایجاد امید و انگیزه در جامعه و اهالی موسیقی شود و تشویق مناسبی هم برای هنرمندان جوان عرصه موسیقی باشد و ما را هم به آینده امیدوار کند.

شوالیه آواز ایران در بخش دیگری از صحبت‌های خود خطاب به برگزارکنندگان این مراسم تصریح کرد: می خواهم به دست اندرکاران این مراسم یک تذکری بدهم و آن اینکه اگر بخواهیم بدون کارشناسان واقعی موسیقی که امشب جای بسیاری از آنها در مراسم خالی است کار را ادامه بدهیم راه به جایی نخواهید برد چرا که این کارشناسان طراز اول و هنرمندان منزوی اما برجسته موسیقی هستند که می توانند کیفیت چنین رویدادهایی را افزایش دهند پس نگذارید که این نکته تعیین‌کننده از برنامه‌های شما فراموش شود.

کیخسرو پورناظری هم در این مراسم تاکید کرد: با تشکر از همه کسانی که در این مراسم برای من بزرگداشت گرفتند، آرزو می کنم همه جوانان سفیران شادی و هنر ایران در سراسر جهان باشند.

بهترین اجرای زنده تلفیقی ، بهترین اجرای زنده موسیقی سنتی

در ادامه این مراسم ضمن گرامیداشت یاد و خاطره درگذشتگان موسیقی ایران در سال 91 ، گروه " دارکوب " به عنوان بهترین گروه اجرای زنده تلفیقی در شاخه کارشناسی و گروه "رستاک" به عنوان برترین گروه این بخش در شاخه مردمی معرفی شدند.

همچنین در بخش اجرای موسیقی زنده سنتی همایون شجریان در شاخه کارشناسی و سالار عقیلی در شاخه مردمی به عنوان هنرمندان برتر این بخش شناخته شدند. در بخش بهترین اجرای موسیقی پاپ نیز احسان خواجه امیری و محسن یگانه به صورت مشترک نفرات برگزیده شاخه کارشناسی و فرزاد فرزین نفر برگزیده شاخه مردمی انتخاب شد.

قربانی و شجریان در بخش بهترین آلبوم سنتی

ستاد برگزاری اولین جشن سالانه موسیقی ما در بخش بهترین آلبوم سنتی لوح تقدیر و تندیس طلایی خود را در شاخه کارشناسی به آلبوم "حریق خزان" به خوانندگی علیرضا قربانی و در شاخه مردمی به آلبوم "کنسرت سیمرغ" همایون شجریان و حمید متبسم اهدا کرد.

علیرضا قربانی بعد از دریافت جایزه خود ضمن تایید صحبت‌های شهرام ناظری مبنی بر بهره‌گیری کارشناسان زبده عرصه موسیقی در انتخاب آثار شاخه کارشناسی تصریح کرد: بهتر است در بخش کارشناسی این برنامه ارزشمند دقت زیادی صورت گیرد چراکه ما کارهای بسیار خوبی در عرصه موسیقی سنتی داریم که کمتر دیده شدند و اگر بتوان حمایت بیشتری از آنها کرد از این معصومیت رهایی پیدا خواهند کرد.

همایون شجریان هم با تقدیر از مردم برای انتخاب آلبوم کنسرت سیمرغ گفت: گرفتن این جایزه را مدیون هنرمندان بزرگی از جمله آقای متبسم و پدرم هستم که هر چه دارم از تعلیم هایی است که او به من آموخت و من از همین جا دست او را می بوسم و از وی تشکر می کنم که به من تعلیم داد و آموخت.

احسان خواجه امیری و تشکر از محمد اصفهانی

در بخش بهترین آلبوم پاپ هم احسان خواجه امیری با آلبوم " عاشقانه ها " در شاخه کارشناسی و محسن چاووشی با آلبوم " من آن خود سیزدهم " در شاخه مردمی به عنوان آلبوم های برگزیده این بخش در سال 91 معرفی شدند . همچنین علیرضا افکاری آهنگساز آلبوم عاشقانه و محسن چاووشی برای آلبوم من خود آن سیزدهم به ترتیب به عنوان نفرات برگزیده شاخه کارشناسی و مردمی بهترین آهنگساز موسیقی پاپ انتخاب شدند.

آلبوم "رومی 3" به آهنگسازی پدرام درخشانی در شاخه کارشناسی بهترین آلبوم تلفیقی و "روی دیگر" بهرام رادان و کیوان هنرمند در شاخه مردمی این بخش هم آثار برگزیده معرفی شدند. ضمن اینکه مجموعه آثار روزبه بمانی در هر دو بخش مردمی و کارشناسی بهترین ترانه به عنوان اثر برتر شناخته شد.

احسان خواجه امیری بعد از دریافت جایزه خود گفت: امروز یکی از مهم ترین روزهای زندگی من است که توانستم رضایت کارشناسان این بخش را جلب کنم بنابراین از همه کسانی که در این راه من را کمک کردند سپاسگزارم و البته از محمد اصفهانی هم تشکر می کنم که یادی از پدرم کرد و از او در این مراسم تقدیر کرد.

همه بی‌تفاوت از سوال های این روزهای حسین علیزاده گذشتند

در بخش بهترین آهنگساز سنتی هم حسین علیزاده به عنوان هنرمند برگزیده شاخه کارشناسی و فردین خلعتبری به عنوان هنرمند برگزیده شاخه مردمی انتخاب شدند.

فردین خلعتبری بعد از دریافت جایزه خود گفت: در روزهای اخیر مصاحبه هایی را از استاد حسین علیزاده درباره شرایط این روزهای موسیقی خواندم که با بغض همراه بود که متاسفانه مسئولی هم درباره این نگرانی ها پاسخی نداد و باعث شد که بزرگترین غم ما این باشد که بی تفاوت از این سئوال ها و دغدغه های حسین علیزاده عبور کنیم.

وی ادامه داد: من به خاطر صحبتهای حسین علیزاده در روزهای اخیر از شما می خواهم که بار دیگر برای این استاد موسیقی دست بزنید چرا که او بدون در نظر گرفتن اینکه ممکن است چه سرانجامی برای وی پیش آید حرف‌های خود را زد و من همواره متاثر از این استاد مسلم موسیقی ایران هستم.

خلعتبری در بخش دیگری از صحبت‌های خود خاطر نشان کرد: امیدوارم صدا و سیما روزی به این نتیجه برسد که چنین مراسم هایی را از رسانه ملی پخش کند تا مردم با هنر هنرمندان سرزمین خود بیشتر آشنا شوند. صدا و سیما باید خود را مسئول بداند و از این به بعد تلاش کند تا برنامه های موسیقی از تلویزیون پخش شود و اگر اینچنین شود ما دیگر نیازمند نگاههای غریبه هم نخواهیم بود گرچه صدای یکدیگر را همیشه خوب می شنویم.

در حاشیه مراسم

مراسم جشن سالانه موسیقی ما از ساعت 21 آغاز و تا ساعت 1:30 شب ادامه داشت که این روند موجب خستگی بسیاری از حاضران در سالن شد.

اجرای برنامه به عهده احسان علیخانی بود که وی در طول مراسم با شوخی ها و بیان برخی از نکات طنز سعی می کرد از فشردگی و کسالت آور بودن برنامه جلوگیری کند.

اجرای یک قطعه موسیقی سنتی با هنرمندی علی قمصری و اجرای یک قطعه پاپ با خوانندگی بابک جهانبخش از برنامه های دیگری بود که در این مراسم اجرا شد.

بازار داغ گرفتن عکس یادگاری طرفداران خوانندگان موسیقی پاپ و سنتی در سالن انتظار تالار وحدت از ویژگی‌های مراسم شب گذشته جشن سالانه موسیقی ما بود.

صدیق تعریف، میلاد کیایی، جواد مجابی، بیژن بیژنی، مجید درخشانی، سیمین غانم، رامین صدیقی، زانیار خسروی، سامان احتشامی، پیام صالحی، میلاد درخشانی، بهنام ابوالقاسمی، شهرام شکوهی، درشن آنند، بابک ریاحی پور از جمله هنرمندانی بودند که در مراسم جشن سالانه موسیقی ما حضور داشتند.

موسیقی عشق

زندگی نامه استاد منصور نریماناسکندر ابراهیمی زنجانی، که بعدها نام هنری‌‌اش را به منصور نریمان تغییر داد، در سال ۱۳۱۴ در مشهد دیده به جهان گشود.

پدرش که خودسه تاروتارو نی را به خوبی می‌نواخت از همان دوران کودکی او را تحت آموزش خود گرفت و وی را با ردیف‌ها و گوشه‌هایموسیقی ایرانیآشنا کرد و نواختن سه تار را به او آموخت.

 

روز‏به ‏روز علاقه وی بهساز عودبیشتر ‏شد تا جایی که این ساز را به سه‌تار مقدم دانست و وقت بیشتری را صرف این ساز اصیل ایرانی کرد.

نریمان حدود 14 سالگی همکاری خود را با رادیو مشهد به عنوان تکنواز موسیقی آغاز کرد و پس از تسلط کافی بر شیوه نوازندگی عود، در بعضی برنامه‌ها به اجرای موسیقی با این ساز پرداخت.

پس از مدتی همکاری با رادیو مشهد، به شیراز نقل مکان کرد و به مدت 4 سال فعالیت و همکاری خود را در زمینه موسیقی و اجرا با رادیو شیراز ادامه داد.

از همان رادیو شیراز بود که صدای ساز نریمان به گوش استادان موسیقی وقت در تهران رسید و از وی دعوت به عمل آمد تا بارادیوتهران همکاری کند.

تسلط وی به نوازندگی این ساز اساتید موسیقی آن زمان را متعجب ساخته بود. زیرا تا آن زمان کسی فکر نمی‏‌کرد که با ساز عود هم بتوان تمام ردیف‏‌های موسیقی ایرانی را اجرا کرد. استاد نریمان با اجراهای موفق خود ثابت کرد که چنین نیست و ساختمان و صدادهندگی این ساز هیچ مغایرتی با موسیقی اصیل ایرانی ندارد و این مساله به شیوه و سبک نوازندگی هر ساز بستگی دارد.

سپس به عنوان تکنواز رسمی رادیو در کنار اساتید دیگر نظیر جلیل شهناز، فرهنگ شریف، پرویز یاحقی و دیگر تک نوازان آن دوره به فعالیت خود در رادیو تهران ادامه داد.
در سال ۱۳۴۱ از او برای تدریس تخصصی ساز عود در هنرستان موسیقی دعوت به عمل آمد. از همان سال شاگردانی به طور تخصصی به یادگیری عود پرداختند و با زحمات استاد نریمان به بهترین نحو و با تسلط کامل دوره هنرستان را به پایان رساندند و وارد عرصه موسیقی شدند.
در خلال همین تدریس بود که استاد به کمبود یک متد خاص در شیوه نوازندگی عود پی برد و تصمیم به نگاشتن کتابی برای تدریس این ساز گرفت و کم‏کم تمرین‏ها و آهنگ‏های مناسب این کتاب را نوشتند و هم زمان به شاگردان خود تدریس کرد.

 

 

 

 

این کتاب با نام «شیوه بربت نوازی» در سال ۱۳۷۲ همراه با دوره عالی که شامل 5 اتود متنوع است به چاپ رسید. از تالیفات دیگر نریمان می‌توان به کتاب «۴۲ قطعه برای عود» و «ردیف موسیقی ایرانی برای بربت» اشاره کرد.

منصور نریمان علاقه فراوانی به عود یا بربت که سازی ایرانیست و از ایران به سایر کشور های جهان رفته دارد و کوشش فراوان نمود تا این ساز و نواختن آن را احیاء کند و آن را به صورت تکنوازی درآورد و شاگردان خوبی نیز در این راه تربیت کرد که از آن جمله می‏توان به محمد فیروزی، حسین بهروزی‏نیا، علی پژوهشگر، نگار بوبان و شهرام غلامی، اشاره کرد.

• استاد منصور نریمان در بخشی از خاطراتش گفته است: «کلاس اول دبیرستان بودم که به نواختن دستگاه‏ها و گوشه‏های موسیقی تا اندازه‏ای آشنایی پیدا کرده بودم ولی از نت بی‏اطلاع بودم و در مشهد هم در آن زمان کسی نبود که به من کمک کند و نت را بیاموزد، لذا نامه‏هایی به هنرستان عالی موسیقی به استاد خالقی نوشتم و مشکل خود را با ایشان در میان نهادم. در نامه‏هایی که برای این استاد بزرگوار فرستادم، پس از تشکر فراوان از لطف آن مرد هنرمند و هنردوست، خواستار گردیدم که از طریق مکاتبه نت را به من بیاموزد و استاد هم یک قطعه عکس امضا شده خود و دو جلد کتاب دستور تار و سه‏تار از دوره اول و دوم هنرستان تالیف آقایان: موسی معروفی و نصرالله زرین‏پنجه را که با رعایت کامل نظریات استاد علینقی وزیری چاپ شده بود برایم فرستادند که هنوز آنها را دارم و برایم بسیار عزیز می‏باشند و تا عمر دارم مدیون این استاد بی‏نظیر و عالیقدر خواهم بود.»

استاد منصور نریمان کنسرت‌های فراوانی جهت موسسات فرهنگی، هنری و عام المنفعه اجرا کرده که بیشتر آنها در بیمارستان ریوی شیراز بوده و بسیاری از هزینه‏های متفرقه آن را خودش متقبل می‏شده است. وی جهت شناساندن هر چه بیشتر موسیقی اصیل ایران و ساز عود که یکی از باستانی‏ترین سازهای ایرانی است مسافرت‌های متعددی به کشورهای مختلف نمود و آهنگ‏های بسیاری ساخت که یکی از آنها " لالایی" نام داشت که برای دخترش ساخته و سال‏ها در آخر هر برنامه قصه شب رادیو پخش می‏‌گردید.

• استاد نریمان درباره یادگیری ساز عود گفته است: «در عود استادی نداشتم، فقط از راه گوش به رادیوهای کشورهای همسایه استفاده بردم و به محمد عبدالوهاب خواننده و نوازنده بزرگ مصری به رادیو قاهره نامه نوشتم و درباره کوک و بعضی مسائل این ساز از وی سئولاتی کردم و مسائلی را مطرح نمودم؛ پس از چندی عبدالوهاب در جواب نامه من نوشت که کوک عود همانی است که خود شما انجام داده‌اید و خلاصه کل نظریات مرا تائید کرد.»

منصور نریمان همکاری خود را در برنامه گلها همراه با خوانندگانی چون: محمودی خوانساری، اکبرگلپایگانی، حسین قوامی،محمد رضا شجریان، ایرج، نادر گلچین و غیره شروع و در تلویزیون در برنامه بشنو از نی که به سرپرستی و تهیه‌کنندگی بهمن بوستان با همکاری آقایان: اصغر بهاری، مجید نجاحی، رضا شفیعیان، عباس زندی، محمد موسوی، امیر ناصر افتتاح و فرهمند بافی اجرا می‌نمود و هفته‌ای یکبار به مدت یک ربع همراه با ضرب جهانگیر ملک در تلویزیون برنامه اجرا می‌کرد و در تکنوازی رادیو، همراه با آقایان علی بهاری، مهندس همایون خرم، اسداله ملک، حبیب الهر بدیعی، پرویز یاحقی، کامران داروغه، منصور صارمی، جواد معروفی، مجید نجاحی، سیاوش زندگانی، رضا ورزنده، محمد موسوی، عماد رام، جهانگیر ملک و امیر ناصر افتتاح شرکت داشت و در برنامه سنگین و خوبی که در فرستنده F.M به رهبری مهندس همایون خرم اجرا می‌شد تکنواز عود آن برنامه بود.

منصور نریمان سال‌ها قبل بنا به دعوت آقای علی رهبری و وزارت فرهنگ و هنر سابق، در هنرستان عالی موسیقی ملی و دانشکده موسیقی به سمت استاد عود تدریس و همکاریش تا پایان سال 1358 ادامه داشت. وی علاوه بر آشنایی با نواختن تار و سه تار، از خطی خوش و زیبا و نقاشی و نت نویسی بهره کافی نیز دارد.

از هنرهایی که خداوند به نریمان بخشیده می‏‌توان به شعر، نقاشی، خطاطی، عکاسی، نوازندگی، آهنگسازی، ساز سازی و آوازخوانی اشاره کرد. وی در سال ۱۳۳۶ ازدواج کرد و ثمره آن یک پسر و سه دختر می‌باشد.

اسکندر ابراهیمی زنجانی یا منصور نریمان استاد موسیقی و نوازنده بربط است و به عنوان پدر عود ایران شهرت دارد.

,

موسیقی عشق

سخن بزرگان درباره موسیقی

 

نیچه
زندگی بدون موسیقی اشتباهی بیش نیست.
****

هانس آیسلر
کسانی که موسیقی را صرفا برای موسیقی کار میکنند از خود موسیقی نیز چیزی نخواهند فهمید.

*****

هانری هانیه
آنجا که سخن باز می ماند موسیقی اغاز میگردد.

*****

هاکسلی
بعد از سکوت در بیان آنچه قابل گفتن نیست هیچ چیز به پای موسیقی نمیرسد.

*****

خوان میرو

سعی من بر آن است که رنگ ها را بر بوم همچو کلمات در شعر یا نت در موسیقی بکار گیرم.

*****

سن سانس
موسیقی زبان واقعی جهانی است . مو سیقی هنر عقل های گمراه و اسیر نیست بلکه هنر آزاده ترین و فعالترین عقل هاست.موسیقی وسیله ای است برای اتفاق و تفاهم مشترک بین مردم.
******

تاملن
من سادگی را شعار خود کرده ام موسیقی نباید مانند علوم اسرار آمیز باشد

****

برنو والتر
من زندگی نمی کنم مگر برای موسیقی که از زمان جوانی روح را تسخیر کرده است.

*****

موسرسگی
گمان میکنم تاثیر موسیقی در هر کس یک وجود ثانوی را بیدار میکند که خیلی عالی تر از هستی معمولی همه روزه است.

****

نیکلاویچ سروف
موسیقی به خودی خود پردانه ترین هنر های زیبا بوده ، همه طبیعت را شامل میشود.اگر تنها هنرش بنامیم ، از ارزش آن کاسته خواهد شد.